« برگزاری همایش "آینده پژوهی با محور مهدویت" | برگزاری نشست علمی طلاب" نقش و کارکرد تفسیر در زندگی انسان" » |
تاریخ برگزاری:25/2/1396
برگزار کننده: موسسه آموزش عالی حوزوی کوثر قزوین
اساتید برگزار کننده: طلاب سطح سه
ارائه دهنده: خانم ها سمیه آقاجانی، کبری رشوندی
منتقد: خانم ها فاطمه نیک فطرت، صغری مکاریان
ارائه دهنده:
عنوان طهارت به معنای پاکیزگی است و مهمترین مصداق برای مطهرات نیز آب است. آب در طول تاریخ و در منابع دینی ما از اهمیت خاصی برخوردار است.اینکه عرش الهی بر آب قرار گرفته است و آب از آسمان به عنوان طهور نازل شده است.در منابع دینی،داستانهای زیادی آمده که با موضوع آب گره خورده است.از جمله موضوع معجزه حضرت موسی(ع)،غدیر خم،آزمایش کردن طالوت،محل دیدار حضرت خضر و موسی(ع)،داستان دختران شعیب و سرنوشت ایشان در کنار آب رقم خورد،به چاه انداختن حضرت یوسف و…
عنوان مطهرات در قبال نجاسات طرح میشود که در معدود نجاساتی که در منابع ما مطرح شده،مطهراتی نیز ذکر شده که جمع آوری اینها به روش استقرایی بوده است.مسلما هیچ نجاستی را نمیتوان مرتفع ساخت اگر عین نجاست باقی باشد.پس باید ابتدا عین نجاست را برطرف کرد و سپس آن شیء متنجس را پاک نمود.
منتقد:
در اهمیت آب هیچ شکی نیست.اما در باره مطهرات و نجاسات چندین سوال مطرح است:
آیا برای هر نجاستی مطهری وجود دارد؟ اینکه گفته شد برای تطهیر باید زوال نجاست انجام بگیرد،آیا وسیله یا روش خاصی لازم است؟ آیا برای رفع نجاست سگ مطهری وجود دارد؟ اگر نجاست سگ بابت پلیدی ذاتی آن باشد، چرا سوسک که وجودش بیماری زاست،نجس به حساب نمی آید؟
ارائه دهنده:
در اینجا چهار سوال مطرح شد که برای پاسخ به آن وقت بیشتری لازم است.یکی اینکه برای هر نجاستی مطهری وجود دارد؟باید بگوییم غیر از آب که برای رفع همه نجاسات به کار میرود.برای هر نجاستی مطهری هم قرار داده شده است.آفتاب با خشک کردن زمین،حصیر، بوریا، سنگ،نبات و..از نجاست،آن را پاک میکند.آتش با سوزاندن و خاکستر کردن شیء متنجس آن را پاک میکند.خاک و سنگ(زمین) با راه رفتن و به زمین مالیدن،زیرکفش،زیر پا،سر عصا را از نجاست پاک میکند.استحاله با تغییر ماهیت شیء نجس مثل سگی که در نمکزار به نمک تبدیل شود یا نطفه انسان و حیوان که به خود انسان یا حیوان تبدیل شود، آن را پاک میکند.انقلاب که مایع نجسی چون خمر را به سرکه تغییر دهد موجب پاکی میشود.نقصان در آب انگور جوشیده شده که به شیره تبدیل شود،عامل پاکی است.انتقال از مطهرات است.چون خونی که از بدن انسان به بدن پشه منتقل شود.تبعیت از مطهرات است وقتی فرزند کافر به تبع مسلمانی پدر دیگر نجس نیست.یا ظروفی که خمر را به سرکه تبدیل کند ،با سرکه شدن خمر آنها هم پاک میشوند.یا با غائب شدن مسلمان،بنا را بر طهارت چیزی میگذاریم که از او سابقا نجس شده بوده است.همینطور غُساله و خونی که از محل ذبح حیوان خارج شود موجب طهارت باقی خون در گردن حیوان میشود.ا دیگر مطهرات استنجاء است که موجب رفع رطوبت مشتبه میشود.تفاوت در تعداد مطهرات به خاطر تفصیل قائل شدن برخی از فقهاء و دقتهای فقهی است.مثل اینکه برخی استهاله و انقلاب را یکی گرفته اند وبرخی جداگانه به حساب آورده اند.
درباره اینکه گفته شد آیا برای رفع نجاست روش خاصی لازم است؟باید بگوییم که برای زوال عین نجاست روش خاصی نیست .شما با هر وسیله ای عین نجاست را بردارید،اشکالی ندارد.اما برای تطهیر محل متنجس بعد از زوال عین روش خاصی است که اگر با آب پاک میشود در آب کر یک مرتبه و در آب قلیل دو مرتبه آب میریزیم اگر بول باشد و یک مرتبه اگر غیر بول باشد.
منتقد:
گفته شد که برای هر نجاستی مطهری وجود دارد. در مورد زمین که میگویند زیر پا،زیر کفش را پاک میکند.آیا زیر پای مصنوعی را نیز پاک میکند؟آیا اگر زمین آسفالت هم باشد،پاک کننده است؟در مورد زیر کفش گفته اند که حتما باید با راه رفتن نجس شده باشد و با راه رفتن هم پاک شود،اگر زمین پاک کننده است،چه فرقی میکند نجاست زیر کفش از چه طریقی به زیرپا رسیده باشد؟
ارائه دهنده:
در مورد زمین و پاک کنندگی آن در نجاسات زیر پا و زیر کفش از موارد اختلافی است که اگر بخواهیم وارد این موارد بشویم از هدف کرسی که طرح نظریات فقهی است باز میمانیم.برخی پانزده قدم را برای پاک شدن لازم دانسته اند.برخی بیشتر.درباره آسفالت هم برخی پاک کننده میدانند و برخی مطهر نمیدانند.اما زمین مفروش به چوب و پلاستیک را پاک کننده نمیدانند.درباره اینکه نجاست با راه رفتن ایجاد شده باشد یا از طریق دیگر و همچنین طهارت پای مصنوعی نیز نظرها اختلافی است.
اما درباره سگ که آیا رفع نجاست از آن میشود کرد؟باید بگوییم که نجاست سگ ذاتی است مگر سگی که در نمکزار بیافتد و به نمک تبدیل شود که به دلیل استحاله شدن پاک میشود.اما اینکه سگ موجود پلیدی باشد و برای همین ما آن را نجس بدانیم،خیر ! نجاست و طهارت جعل شارع است که از اراده او بنابر مصلحت و مفسده ای که در شیء وجود دارد،صادر میشود و به پلیدی و ناپلیدی اشیاء برنمیگردد.در روایات ما دست زدن به سگ یا برخورد آب دهان،عرق حیوان به بدن و لباس را از مواردی دانسته اند که باید تطهیر شوداما اینکه چرا جانورانی مثل سوسک که بیماری زا هستند،نجس دانسته نشده اند. چون موضوع نجاست و طهارت به معنی کثیفی و تمیزی نیست و نجس ندانستن آنها به معنی کثیف نبودن هم نیست که لزومی به اجتناب کردن از آن نباشد. بلکه می توان از حشرات موذی اجتناب کرد هرچند نجس نباشد.امروزه دانشمندان ثابت کرده اند که خوردن خوک سرطان خون میآورد. علم تازه به این مطلب دست یافته است.اما در مورد سوسک و.. که در رستورانها مصرف میکنند چیزی نگفته اند .بلکه اگر موضوع کثیفی باشد گفته اند که دست آلوده انسان ده ها برابر از سوسک در فاضلاب کثیف تر است.پس ما در مورد سگ و خوک نجاستشان را تعبدی قبول میکنیم.
منتقد:
درباره سگ گفته شده که ظرف ولوغ سگ را باید تعفیر کرد تا پاک شود،این در حالی است که سگ اگر با بدن و لباس ما برخورد کند آن را میشوییم،فرق این دو در چیست ؟
ارائه دهنده:
مثال واضح این مسأله در مورد سگ شکاری است که شکار را به دهان میگیرد.آنجا گفته اند که محل دهان زده سگ را از روی شکار آب بکشید،پاک میشود.اما درباره ظرفی که سگ لیسیده است گفته شده که سه بار آب بکشید که مرتبه اول آن تعفیر یعنی با خاکمالی است.موضوع خاکمالی تنها درباره ظرف سگ آمده و یک استثناء است.ما در فقه میخوانیم که وقتی شارع در مقام بیان است و یک مورد را تخصیص میزند،آن تخصیص موضوعیت دارد و به راحتی نمی توان از آن گذشت.موضوع خاکمالی نیز از این دست است که تنها درباره ظرف سگ آمده است و از امر به غسل که عمومیت دارد استثناء زده شده است.
منتقد:
اگر خاکمالی برای زوال عین نجاست است،آیا با مواد شوینده جدید که خیلی هم قویتر از خاک هستند نمی توان عین نجاست را پاک کرد؟آیا موضوعیت دادن به خاکمالی موجب تحجر فقه نمیشود؟
ارائه دهنده:
درباره موضوعیت و طریقیت یک مثال می زنیم که باعث روشن شدن بحث بشود.در روایت داریم که برای اثبات داخل شدن در ماه رمضان باید استهلال انجام بگیرد و ماه رؤیت شود.برخی رؤیت ماه را طریقی برای اثبات ماه رمضان میدانند و معتقدند که امروزه می توان با ابزار دیگری از جمله محاسبات علمی این کار انچام بگیرد و موضوع ثابت شود.یعنی این ابزار نیز مانند رؤیت ماه کاشفیت دارد و طریقی بر اثبات امر است.اما در مقابل برخی معتقدند که رؤیت ماه موضوعیت دارد و تنها از همین طریق داخل شدن در ماه رمضان اثبات میشود.این مسأله یکی از مباحث مهم اجتهادی است.در موضوع خاکمالی نیز همینطور است.منتها از آنجا که موضوع خاکمالی به صورت استثناء بعد از عام آمده است،موضوعیت داشتن آن برای فقهاء احراز شده است.
منتقد:
یکی دیگر از شبهاتی که درباره مطهرات مطرح است،این است که چرا با آب کر یا جاری یک مرتبه شستن کفایت میکند هرچند این آب به صورت اندک باشد اما اگر آب قلیل را به مقدار زیاد البته کمتر از کر بریزیم روی نجاست باید حداقل دوبار ودر مواردی سه بار انجام شود؟
ارائه دهنده:
موضوع دوستان برای جایی است که مثلا موکت به زمین چسبیده و شما سر شلنگ را میآورید روی نجاست میگیرید.هرچند آب کم بیاید با یکبار آب ریختن آن پاک است.ولی اگر تشت بزرگی را پراز آب کنید باید دومرتبه آب روی نجاست بریزید.مسأله به یکی از شرائط پاک کنندگی آب برمیگردد و آن مطلق بودن آب است که باید تا آخر استعمال آب در تطهیر این خصوصیت حفظ شود.مسلماً آب جاری به دلیل متصل بودن هرچند کم باشد و آب کر به خاطر مقدار در معرض از دست رفتن این خصوصیت نیست اما درآب قلیل به محض برخورد نجاست با آن ،آب نجس میشود و دیگر پاک کننده نیست. برای همین دو مرتبه باید آب روی شیء متنجس گرفته شود. اما اینکه در برخی موارد دو مرتبه آمده و در برخی دیگر سه مرتبه برای این است که گاهی زوال عین نجاست نیز با آب انجام میگیرد و همین باعث افزوده شدن به دفعات تطهیر میشود
مسأله مهمی که در این مورد وجود دارد اعتباری یا واقعی بودن عنوان طهارت و نجاست است.اینکه برخی علماء از جمله شیخ انصاری طهارت و نجاست را امور تکوینی گرفته اند و این طور بیان کرده اند که وقتی چیزی از نظر عرف زوال نجاست در آن انجام شد پاک است.اما دیدگاه دیگر از محقق نائینی است که این دو عنوان را اعتباری میداند.اما اعتباری که نازل به منزله عرف است مگر در موارد خاص که عرف را تخطئه میکند و تشخیص او را در طهارت و نجاست اشیاء رد میکند مثل موضوع خاکمالی.دیگاه سومی نیز وجود دارد که از محقق عراقی است. ایشان میفرماید هرچیزی که طهارت و نجاستش ثابل درک باشد عرفی است و اگر قابل درک نباشد،جعلی و اعتباری استاما نه جعل حقیقی بلکه جعل ادعایی و تنزیلی مثل حکم نجاست کافر و خمر.پس در اینکه ما طهارت را مساوی تمیزی عرفی بگیریم که نتیجه اش این میشود که با آب قلیل هم که رفع نجاست بشود یک مرتبه کافی است.یا اینکه آن را از امور اعتباری بگیریم پس ثمره اش این است که باید مطابق نظر شرع عمل کرد .یعنی با آب کر یک مرتبه و با آب قلیل دو مرتبه.این از مسائل مهم اجتهادی است که دیدگاهها در آن متفاوت است.
فرم در حال بارگذاری ...